سلام من تارا هستم 24سالمه و عاشق چیزهاییم که دوامی ندارن مثل گُل ها، نوری که از پنجره میوفته روی دیوار،برف،آدامس توت فرنگی و عشق... , ...ادامه مطلب
رفتنت آنقدرها هم که فکر میکنی فاجعه نیست من مثل بیدهای مجنون ایستاده میمیرم... , ...ادامه مطلب
و ناگهان باران اگه گفتین من بارون باریدنی چیکار میکنم اره...بی تناسب مینویسم داشتم به این فکر میکردم که همه ی آدما حداقل یبار تو رویاشون زندگی کردن تو خیالشون رفتن یجای دور،فرقی نداره توی یه شهر کثیف یا یه جزیره خوشگل مثلا من خودم تو ذهنم توی یه جنگل قشنگ دارم با یکی زندگی میکنم کی؟همون که تو یکی از نوشته های وبلاگم نوشتم و من سالهاست بی آنکه باشی با تو زندگی کردم.تلخ تر از این؟ بگذریم...داشتم میگفتم یه کلبه چوبی قشنگ توشم پره وسیله های چوبی قشنگ که همرو خودش ساخته یکم اونورترم یه دریاچه ی خوشگل فیروزه ای رنگ که هیچکی جز خودمون توش نیس هرچن روز یبار که بارون میگیره دست منو میگیره میبره به بلندترین نقطه ی جنگل نه برا دیدن رنگین کمون من عاشق آذرخشم! اونجا خیلی فرق داره هربار که بارون میگیره و بارونیشو درمیاره و تن من میکنه که تو راه سرما نخورم ، من از دوباره عاشقش میشم:) اونجا فرق داره خبری از آدمای سنگی نیس اونجا فرق داره چون اون جنگل فقط یه پادشاهو یه ملکه داره فرق داره چون عشق اونجا حرف اولو میزنه اونجا فقط کلمات نیستن که حرف میزنن طرز نگاهامون، سکوتمون،خنده هامون ، حتی شاخو برگ درختا و کلبمون حرفایی برای گفتن دارن اینارو گفتم که بگم رویاها... بعضی وقتا همه چیتو از دست میدی و تنها چیزی که برات میمونه رویاهاتن ؛) , ...ادامه مطلب
من در فراق تو ایوب را زمین گیر کردم تو از چه صبری صحبت میکنی؟ از چه صبری... , ...ادامه مطلب
گفت ما به درد هم نمیخوریم و رفت... تو رفتنی بودی و من تمام تلاشم را کردم که بمانی اما تو رفتنی بودی نه تقصیر تو بود نه من ما ریشه هایمان فرق میکرد مثل کوه...مثل باد... , ...ادامه مطلب
من هنوزم همون تارام ولی دیگه کسی صدام نمیزنه تارام ... , ...ادامه مطلب
دلتنگم مثل مــــاه که هرشب بدونه نیمه اش لاغرتر میشود... , ...ادامه مطلب
برمیگردم به خواب هایم جایی که دیگر نمیتوانی خودت را ازمن بگیری... , ...ادامه مطلب
هرگز هیچ حسرتی این چنین یکجا جمع نمی شود مگر در این سه کلمه او دوستم ندارد ... انتظار را هم خسته کرد این دل زبان نفهمم:( , ...ادامه مطلب
بی تو هرشب از خواب هایم صدای گـــریــــه می آید ... , ...ادامه مطلب
روی دیوار اتاقش نوشته بود مصرف قرص های خواب آور الزامیست دختری که چشم روی هم نذاشت از بعده تو... , ...ادامه مطلب
تکان میدهد خانه را سالی که می آید تو عکسه قابت را و من قابه عکست را عوض میکنم و آغاز میشود سال تنهایی... , ...ادامه مطلب
یه وقتایی هم انقد دوسش داری که از ترس اینکه حالشو بد نکنی دورتــــــریـــــن آدم زندگیش میشی... , ...ادامه مطلب
+ ازوقتی عشقت رفته باکی حرف میزنی؟ _ باخودم + چی میگی؟ _ درباره اون حرف میزنم + دوسش داشتی؟ _ خیلی زیاد + دوست داشت؟ _ بعضی وقتا... , ...ادامه مطلب
بغض هایم را به آسمان سپرده ام خدا بخیر کند باران امشب را... و چه دلگیر شده پاییزم... , ...ادامه مطلب